اما در آغاز من یک بشارتی بدهم خدمت دوستان و اینکه رفیق گرامیمان جناب آقای دکتر الویری به همراه همکارانشان در گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم رشتهای را در حد ارشد در مقطع ارشد تصویب کردند با عنوان مطالعات تاریخی زن که ان شاء الله این در جلسهی شورای گسترش و برنامهریزی کارگروه حوزوی بررسی میشود و امید تصویبش بسیار بسیار فراوان است.
این را برای این عرض کردم که خواهرانی که در مراکز علمی خودشان هستند در جریان باشند پیگیری کنند و ان شاء الله تقاضای اجرای این رشته را بدهند. همچنین دانشگاههایی مثل دانشگاه ادیان که فراجنسیتی هست اکثر دانشکدههایش به خصوص صدیق گرامیمان جناب آقای دکتر حسینی دانشکده تاریخ میتوانند این رشته را تقاضایش را بدهند و اجرا بکنند و نیز مجتمعهایی مثل مجتمع بنتالهدی که یک مجتمع کاملا زنانه هست باز میتواند متقاضی این رشته باشد. امید هست که این رشته مخاطب خودش را پیدا بکند و ان شاء الله هر چه بیشتر رشد بکند این مطالعات تاریخی زنان به وسیلهی این رشته.
من از جناب آقای دکتر الویری اجازه گرفتم که این عناوین رشته را در گروه بگذارم البته هنوز سرفصلها بحث نشده و ایشان بزرگوارانه اجازه دادند اما توجه داشته باشید که فعلا این مصوبهی شورای گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم است و هنوز به تصویب نهایی نرسیده. خوب با توجه به اینکه هم بنده هم ایشان هم دوستان خوب دیگرمان در جلسه کمیسیون هستند فکر نمیکنم با مانعی روبرو بشود و این افق آینده روشنی را دربارهی آموزشی به جلوه میگذارد.
نکتهی دیگر اینکه من تشکر میکنم از حضور گرم دوستان در گروه ایتایی، تصور نمیکردم ظرف یک هفته ما این چنین بتوانیم ظرفیتها را شناسایی بکنیم موضوعات را رصد بکنیم این پایاننامهها را ببینیم و همینطور آسیبشناسی بکنیم برخی از مسایل را که خوب این مرهون حضور فعالانه دوستان گروه اعم از خواهران و برادران هست.
اگر من بخواهم فهرستی از کارهایی که دوستان در این یک هفته در گروه انجام دادند فهرست بسیار بسیار طولانی میشود:
- طرح جناب آقای دکتر عزیزی را داشتیم.
- سایت دانشنامهی زن مسلمان مورد بحث قرار گرفت.
- پایاننامههای چند مرکز حوزوی در حوزهی مطالعات تاریخی زنان به اشتراک گذاشته شد.
- و همچنین نمایی از پایاننامهها و رسالههای دانشگاه الزهراء (علیها السلام) را ما داشتیم.
- و مقالات فراوانی که در عرصهی مطالعات تاریخی زنان دوستان در گروه گذاشتند.
الآن ما یک تصور روشنی داریم از این که مثلا در جامعةالزهراء (علیها السلام) چه مقدار پایاننامه و رساله هست در مجتمع بنتالهدی و همینطور در مراکز دیگر. و مهمتر از همه اینکه ظرفیت منابعانسانیمان تا حدی روشن شد خواهران و برادرانی که در این حوزه کار میکنند همدیگر را شناختند اگر ان شاء الله بنابر ادامه داشته باشند میتوانند از این ظرفیت استفاده کنند.
اما وارد بحث خودمان بشویم یعنی «مفهومشناسی» عناوینی که ما در این کارگاه داریم که عناوین اصلیمان هست:
مفهومشناسی
- کارگاه:
اولین مفهومی که باهاش سروکار داریم بحث «کارگاه»، کلمهی "کارگاه" این مطلب را میرساند که بنده فقط متکلم وحده نیستم و دوستان هم ان شاء الله فعالیتهایی انجام میدهند تکالیفی انجام میدهند که خوب در صدور گواهی هم ممکن مؤثر باشد.
و در دورهی اول توضیح دادم که کارگاه ممکن فقط معرفتی باشد؛ یعنی من یک سری مطالبی بگویم که مثلا خدایی نکرده علم شما افزوده بشود یا معرفتی مهارتی باشد؛ یعنی هم معرفت باشد هم دانشافزایی باشد و هم مهارتافزایی که خوب آن بستگی دارد به این که دوستان همگام با ما پیش بیایند و ممکن هم هست که مهارتی محض باشد؛ که فقط تکلیف داده بشود و کار بشود مثل برخی از کارگاههای روشتحقیق که مدرس و دانشپژوهان مرتبا با هم در تماس هستند طرحشان میبینند اشکالاتش را میگیرند که اصل کارگاه این که اینطوری باشد ولی خب در این نوع کارگاهها همان نوع دوم یعنی معرفتی مهارتی غلبه دارد.
- روش:
- روششناسی:
اما کلمهی دوم کلمهی «روش» هست و کلمهی سوم بحث شناسی یعنی «روششناسی» من اینها را مفصلا در جلسات کارگاه قبلی توضیح دادم. حالا یا خودم یا از دوستان میخواهم که فایل اون جلسات را بگذارند و همچنین متنی که از جلسات اولیه پیاده شده.
اجمالاً «روش» به معنای چگونه پیمودن یا بهترین راه برای چگونه پیمودن مسیر نقطهی (الف) به نقطهی (ب) هست و «روششناسی» یک معرفت درجه دوم یعنی روشهایی که وجود دارد میپیمایند ما آنها را بشناسیم من در کارگاه اول به شوخی مثالی زدم گفتم که یک وقت هست شما بستنی میخورید خوب این مثلا بحث روشی است یک وقت مثل آن اصفهانی به بچهاش میگوید که اگر بچهی خوبی باشی تکالیفت را انجام بدهی مؤدب باشی به پدر و مادر احترام بگذارید میبرمت فلکهی بستنیها مثلا بستنی خوردن بچههای مردم را ببینید این میشود روششناسی که ما بستنی خوردن دیگران را توصیف کنیم که یک معرفت درجه دوم هست.
بنای بنده بر این است که مطالبی که در کارگاه اول توضیح دادیم اینجا یک توضیح مختصری بدهیم در حد اینکه مستقل باشد و برای اطلاعات بیشتر دوستان را ارجاع بدهیم به مباحث کارگاه اول.
- دو:
اما «دو»، کارگاه روششناسی دو، باز در کارگاه اول ما توضیح دادیم که یک سلسله کارگاه در مقولهی روششناسی تعبیه شده پنج الی شش کارگاه که کارگاه اولی «کارگاه روششناسی یک» بوده کلیات و مبانی و اینها پرداخته شد و الآن ما «کارگاه روششناسی دو» هستیم.
مثلا ممکن هست إن شاء الله "کارگاه روششناسی سه" داشته باشیم دربارهی مغالطات تاریخی، کارگاه روششناسی چهار و پنج و حتی شش تاریخ و دیگر رشتهها یعنی مباحث بینرشتهای و چندرشتهای به امید خداوند متعال.
اما این [کارگاه] دو هست که نسبت به [کارگاه] یک هم میتواند نسبت ارتباطی باشد و هم نسبت استقلالی، حالا ما حتی الامکان سعی میکنیم که همانطور که عرض کردم استقلالی باشد یعنی به گونهای باشد که کسی که در کارگاه اول شرکت نکرده مشکلی برایش پیش نیاید.
اما دوستان تاریخی را توصیه میکنم که حتما فایلهای کارگاه اول را استماع فرمایند؛ آنجا مباحث بسیار بسیار مهمی مطرح شد که ما نمیتوانیم در مباحث روشی از آنها بینیاز باشیم:
- مثلا مفاهیم بررسی شد مفاهیمی مثل: روش، روششناسی، گفتمان، پارادایم، بعد انواع روشها، روشهای تحلیلی، متنی.
- بعد ما رفتیم روی تاریخ تحلیلی و چگونگی تاریخ تحلیلی، اهداف آن که کشف است.
- بحث شواهد و قرائن را مطرح کردیم.
- در ادامه بحث نسبت بین چهارچوب نظری و روش را مطرح کردیم.
- بحث تاریخ تطبیقی.
- یکی از بحثهای خیلی نویی که یک جلسه در آنجا بهاش اختصاص داده شد بحث شمّ تاریخی که یک جلسه به آن اختصاص داده شد و بحث بسیار بسیار مهمی است شاید تا کنون این مقدار بحث نشد.
- بحث سطور سفید در تاریخ تحلیلی.
- همینطور تاریخ انگاره.
- تاریخ فکر.
- مؤلفههای تاریخ تحلیلی.
- بحث تطورشناسی، بسترشناسی و شخصیتشناسی.
اگر یکی از دوستان مثل کاری که جناب آقای محمد عیسی دربارهی دورهی ویژهی تاریخ تحلیلی امامان[1] انجام داده بود انجام بدهد خیلی خوبه که فهرست آن شانزده جلسه را به اشتراک بگذارد و این شانزده جلسه هم ظاهرا سرکار خانم کبیری زحمت کشیدند و در پستهای قبلی یک آدرسی[2] دادند که هر شانزده آنجا هست و متنهای جلسات اولیه تا جلسهی چهار هم آنجا هست.
اگر دوستان فرصت بکنند هر هفته یکی از جلسات کارگاه دوم و یکی از جلسات کارگاه اول را به ترتیب استماع فرمایند خیلی ما میتوانیم بحث را پیش ببریم.
پس این کلمهی «دو» هم توضیح داده شده.
- با تاکید:
اما کلمهی بعدی «با تاکید» است، چه «با تاکید»؟ اینجا به اصطلاح یک مقدری داریم یک محذوفی داریم یک چیزی بوده اینجا که آن حذف شده و اصل کارگاه هم روی آن است که آن یک موضوع فراجنسیتی کاری به زنان ندارد.
بنا بود که کارگاه دوم ما به مباحث رویکردشناسیها اختصاص پیدا بکند که چه رویکردهایی در مطالعات تاریخی وجود دارد یا میتواند وجود داشته باشد مثلا رویکرد اجتماعی، رویکرد اقتصادی، رویکرد فرهنگی، رویکرد علمی که در ادامه توضیح خواهم داد. کلمهی «رویکرد» را هم در کارگاه اول به تفصیل توضیح دادم در ادامه هم توضیح خواهم داد.
پس آنچه که محور هست در این کارگاه بحث «رویکردشناسیها» است، نوع نگاهها، منظرههای مختلفی که ما میتوانیم به تاریخ تحلیلی داشته باشیم که در ادامه میگویم که حالا فعلا در این دوره ما چه رویکردهایی را مورد بررسی قرار میدهیم و نظام موضوعاتش را بررسی میکنیم.
پس محور اساسی رویکردشناسی، آنچه که مرتبط میشود به بحث روششناسی بحث رویکردشناسی است که زیرمجموعهی بحث روششناسی. حالا بعضی از آقایان اظهار نگرانی کرده بودند میگفتند که آیا این کارگاه به درد ما هم میخورد؟ بله، اصل محور -که رویکردشناسی- فراجنسیتی است ، حالا این محور فراجنسیتی را وقتی که بررسی میکردیم ما میتوانستیم مثالهای مختلفی از عرصههای مختلف بزنیم وقتی مثلا با رویکرد اجتماعی را بررسی کردیم میتوانستیم از صدر اسلام، از قرون میانه، از قرون متاخر مثال بزنیم، اما ما آمدیم قالب را محدود کردیم قالب مثالهایمان را قالب نمونههایمان را محدود کردیم و هدف داشتیم هدفمان این بود که ما با مطالعات تاریخی زنان بیشتر آشنا بشویم و بدانیم که چه عرصههایی هست چه موضوعاتی در آنجا مطرح میشود بعضی از اوقات ریز بشویم بعضی از موضوعات را توضیح بدهیم.
پس آن چیزی که مربوط به روش «رویکردشناسی» است، اما «نظام موضوعات زن مسلمان» این قالب کار است، در این قالب ما رویکردها را میریزیم.
- نظام موضوعات:
«نظام موضوعات» یعنی چیست؟
نظام موضوعات کاری است که در رشتههای مختلف انجام میشود. به اصطلاح آنهایی که آینده پژوهی دارند نسبت به رشتهی خودشان به خصوص در رشتههای مدیریتی -مثل مثلا مدیریت اقتصاد، مدیریت فرهنگی- این یک نظام موضوعاتی دارد. «نظام موضوعات» یعنی چیست؟ یعنی موضوعات منسجم برای مطالعه پیرامون یک محور که خروجی آن ممکن است مقاله باشد، طرح باشد، کتاب باشد، پایاننامه باشد و یا رساله باشد.
ما یک کلان محور اگر داشته باشیم، مثلا «زن»، این میتواند نظام موضوعات مختلفی داشته باشد، البته کلان محور «زن» خیلی کلان است، مثل آن کسی که ازش پرسیدند شما متخصص چه رشتهای هستی؟ میگفت تاریخ اسلام، تاریخ اسلام خیلی کلان است، خوب «زن» جنبههای فقهیش هست، جنبههای تاریخیش هست، حدیثیش هست، کلامیش آن هست، اقتصادیش هست، روانشناسیش هست، خود «زن» میشود کلان محور است، اینها هر کدام میشود ریز محور که هر کدام اینها هم میتواند ریز محورهایی داشته باشد مثلا محورهای فقهی میتواند خیلی ریز محور داشته باشد: فقه معاملات، فقه عبادات، عقود، به اصطلاح ایقاعات اینها میتواند داشته باشد، مسائل روز، مسائل دیروز خیلی خیلی بحث گستردهای هست و هر کدام باز از این ریز محورها مثلا عقود باز میتواند ریز محور داشته باشد.
من مثال میزنم مثلا اگر ما یک نظام موضوعات بخواهیم در تاریخ اسلام بحث داشته باشیم خوب زیر مجموعهاش تاریخ ایران اسلامی هست، تاریخ اسلام در مناطق مختلف هست، از نظر موضوعی تاریخ تشیع هست، تاریخ اهل بیت (علیهم السلام) هست، باز اگر تاریخ تشیع را ریز بکنیم تاریخ فرقهها هست، تاریخ شخصیتها هست مثلا خود تاریخ شخصیتها یک بخشیش تاریخ ائمه هست مثلا یکی از امامها امام صادق (علیه السلام) هست باز نظام موضوعات امام صادق (علیه السلام) را اگر ما بخواهیم ریز بکنیم فقه امام صادق (علیه السلام)، کلام امام صادق(علیه السلام) ، عرضم به حضورتان حدیث امام صادق (علیه السلام)، تفسیر امام صادق (علیه السلام)، معارف دیگر امام صادق (علیه السلام)، باز کلام امام صادق (علیه السلام) کلی ریز میشود، حدیث امام صادق (علیه السلام) کلی ریز میشود.
این بستگی به پیشرفتی دارد که ما داشته باشیم داریم مثلا اگر ما پیشرفت زیادی داشته باشیم همینطور محورهایمان ریزتر میشود من الآن مثلا خوب مدت زیادی هست دربارهی تاریخ اهل بیت (علیه السلام) کار میکنم اگر به من بگویند که اصحاب امام صادق (علیه السلام) نظام موضوعات کلان ما هست من دهها موضوع میتوانم از این موضوع اصلی محوراصلی استخراج کنم.
حالا ما دربارهی مطالعات تاریخی زن مسلمان میخواهیم نظام موضوعاتش را مشخص کنیم که اولین کاری که در نظام موضوعات میخواهیم انجام بدهیم «منطق تقسیمبندی»، « منطق ریز محور درست کردن»، با چه منطقی؟ آیا منطق زمان است؟ خوب اگر زمان باشد مثلا قرن اول، قرن دوم، قرن سوم یا مقاطع زمانی خلفای نخستین، امویان، عباسیان یا اینکه منطق مثلا ممکن رویکرد باشد که الآن منطق تقسیمبندی ما در نظام موضوعات زن مسلمان «رویکرد» است یعنی ما مطالعات تاریخی زن مسلمان را یک کلان محور در نظر میگیریم با رویکردهای مختلف زیر مجموعههاش را مشخص میکنیم یعنی اگر ما با رویکرد اجتماعی نگاه بکنیم در چه مقولههایی میتوانیم بحث بکنیم.
ما اینقدر فقیر هستیم که برای زیر مجموعههای نظام موضوعات که تا مثلا ممکن است ده لایه به عمق برود کلمات مناسبی نداریم مثلا من میتوانم بگویم کلان محور بعد محور بعد ریز محور من باید دهتا کلمه داشته باشم که بعد حالا زیر ریز محور چه میشود مثلا در تحقیق ما بخش داریم، فصل داریم، گفتار داریم باز دیگر ادامه ندارد این لایهها از این جهت ما دیگر در تحقیقات خودمان به یک کدبندی عددی:
1- .......
1-1- .......
2-1- .......
1-2-1- .......
به اینها میپردازیم الآن هم برای بررسی نظام موضوعات ما از نظر واژه در فقر به سر میبریم که من باز از دوستان گروه خواهشمندم اگر جایی را میشناسند که این واژهها را تعریف کرده باشند به ما بگویند: کلان محور، محور، ریز محور، ریز در محور، چی بگویم دیگر ریزترتر محور. به هر حال اینها باید یک واژههای مشخصی داشته باشد.
و بعد ممکن است ما این نظام موضوعات را از نظر روش بحث کنیم از نظر محتوا بحث بکنیم به هر حال طرح اولیهای که من برای مجتمع بنتالهدی خدمت سرکار خانم دکتر کریمزاده دادم اینها را تا حدودی باز کردم حالا میخواستم طرح را در گروه بگذارم ولی دیدم خوب یکسری بخشهایش متناسب با بنت الهدی است و عمومی نیست از این جهت هنوز تردید دارم که طرح را در گروه بگذارم یا نگذارم.
خوب پس روشن شد که ما میخواهیم موضوعات حول یک محور را در مطالعات تاریخی زنان مشخص کنیم، نام ببریم، که خانم یا آقایی که میخواهی دربارهی زنان مطالعات داشته باشید از نظر تاریخی ببینید این موضوعات را شما میتوانید انتخاب بکنید.
من همانطور که در جلسهی قبل هم اشاره کردم از دوستان به خصوص دوستانی که در مراکز خواهران مشغول هستند تقاضا میکنم که شما یک دفتری برای این موضوعات مشخص کنید پیش خودتان هم باشد که اگر خواهری برادری خواست در این عرصهها کار بکند بهاش موضوع پیشنهاد بکنید.
من در سال 1379 -حالا تجربهی شخصی عرض میکنم- که مدیر گروه تاریخ مجتمع امام [خمینی ره] جامعة المصطفی (صلی الله علیه و آله) شدم پیش خودم یک نظام موضوعاتی تعبیه کردم. یک دفتری برداشتم -چون خوب طلابمان از کشورهای مختلف بودند، با گرایشهای مختلف، با علاقههای مختلف، با استعدادهای مختلف- یک نظام موضوعاتی برای خودم مشخص کردم. مثلا ما چهارتا رشته داشتیم تاریخ تشیع، تاریخ تمدن اسلامی، تاریخ اهل بیت (علیهم السلام) و تاریخ اسلام در جهان معاصر اینها محورهای کلان بود و بعد ریز محورها، مسائل منطقهای، مستشرقان، حتی بحثهای اجتماعی و ریز موضوعات مختلفتری اینها را در این دفتر نوشتم. این دفتر معروف به دفتر هزار موضوع است که تقریبا هزارتا موضوع در این دفتر وجود دارد و این رسالهها و پایاننامههایی که میبینید در مراکز مختلف تحت نظر اینجانب یا اینکه دوستان مختلف سرپرستی آنها را داشتم خیلی از آن حاصل آن دفتر است. حالا در جلسات عرضه میشد پژوهشگاهها و پژوهشکدهها خیلیاش از آن دفتر بنده استفاده کردند.
حالا برای تیمن و تبرک میگویم که چند سفر عمره داشتیم این دفتر را میبردم و خوب وقتی که دعاها و زیارتهایم در مسجدالحرام یا مسجدالنبی میشد یک گوشهای مینشستم و این دفتر را تکمیل میکردم، الحمدالله دفتر پربرکتی بود.
و من معتقدم که هر استادی باید یک کلان محور برای خودش داشته باشد یک پازلی داشته باشد که قطعات این پازل را به صورت ریز محورها به دانشجویان ارائه بدهد که کمکم یک پازل کامل بشود. در برخی از دانشگاههای غربی شنیدم که استادان چنین هستند و استاد تسلط دارد بر آن کلان محور خودش یک ریز موضوعی به یک دانشجو میدهد و این دانشجو با دانشجویان دیگرش مرتبط میکند و کم کم این پازل خودش را تکمیل میکند. اتفاقا بنده یک سخنرانی داشتم -نشست داشتم- "بایستههای استاد" که یکی از مسائلی که بهاش پرداختم همین بود، إن شاء الله این را هم پیدا میکنم برایتان در گروه میگذارم.
و این نظام موضوعات که یک مجموعه دارد یا یک استاد دارد خیلی کمک میکند به پیشبرد دانش در آن کلان موضوع. شما تصور بفرمایید الآن استادانی که علاقهیشان دغدغهیشان مطالعات تاریخی زنانه اگر از ده سال پیش بیست سال پیش یک نظام موضوعاتی میداشتند دانشپژوهان مستعدی مییافتند الآن ما چقدر پایاننامه میداشتیم، چقدر رساله میداشتیم، چقدر کتاب میداشتیم در تکمیل آن پشت صحنهای که به وسیلهی نظام موضوعات ایجاد شده بود.
اگر شما کلمهی "نظام موضوعات" را جستجو بدهید در اینترنت موارد فراوانی در رشتههای دیگر پیدا میکنید، اما من در تاریخ پیدا نکردم به خصوص حالا در تاریخ زنان. ولی اگر بخواهم به عنوان پیشینهی تحقیق چند تا کتاب نمونه به شما معرفی کنم:
- نیازسنجی مهدویت پژوهی – امیر محسن عرفان:
یکی از این کتابها کتاب دوست گرامیمون جناب آقای دکتر محسن عرفان هست که با عنوان "نیازسنجی" او را تالیف کرده، "نیازسنجی مهدویت پژوهی"، حالا گستره، ضرورت، برونداد مقالهای[3] هم دارد جناب آقای دکتر عرفان حالا اگر من یادم بود که باز مقالهیشان را برایتان میگذارم، اگر یادم نبود دوستان پیدا کنند. آقای محسن دکتر محسن عرفان "نیازسنجی مهدویت پژوهی" این کتاب را برای مرکز تخصصی مهدویت در قم نوشتند. کتاب بسیار بسیار جالبی هست به خصوص در بخش تاریخی که ما چه مطالعات تاریخی میتوانیم حول کلانمحور مهدویت داشته باشیم. از این نظر -از نظر روش و الگو- خیلی شبیه کار ما هست. شاید چند صد موضوع تاریخی مهدوی ما میتوانیم در این کتاب اصطیاد کنیم.
- نیازسنجی پژوهی مهدویت – مرتضی داودپور:
کتاب دیگری هم هست باز مهدویت که جامعة المصطفی (صلی الله علیه و آله) چاپ کرده "نیازسنجی پژوهشی مهدویت" جناب آقای مرتضی داودپور آن هم میتواند به عنوان پیشینه برای ما جلب توجه بکند.
و خود شماها هم میتوانید نظام موضوعات داشته باشید. حالا ما قالبی که انتخاب کردیم "مطالعات تاریخی زن مسلمان" است. شما هر موضوعی که به عنوان کلان محور فرض بکنید در طول این کارگاه میتوانید نظام موضوعاتیش را مشخص کند مثلا دوستان پاکستانی ما میتوانند "پاکستان" را یک محور کلی بگیرند یا "جنبشهای فکری در پاکستان" یک کلان محور بگیرند یا بحث "پاکستان امروز" یا بحث "شیعه در پاکستان" و همینطور افغانستان و مناطق دیگر. و کسی هم که مطالعات تاریخی زن مسلمان دارد میتواند مثلا یک محور ریزتری انتخاب بکند مثلا "زنان اهل بیت" باز نظام موضوعات ریزترش را خودش طراحی بکند. نظام موضوعات درحقیقت یک طراحی است.
ببینید من الآن یک جملهای میگویم بعدش یک جملهی دیگری میگویم که جملهی دومم خیلی تندتر:
جملهی اول اینکه/ هر استادی که در مراکز آموزش عالی به امر شریف تدریس مشغول هست باید نظام موضوعات داشتهباشد.
جملهی دومم[4]/ استادی که نظام موضوعات ندارد، این استاد نما است، استاد نیست. این در گوش ما باشد یعنی استاد اصلا طراحی ندارد، اصلا نمیداند کجاست، نمیداند چیکار میخواهد بکند، مثل روزمره کسی که بقال، نجار، این هم صبح میرود سر کار عصر برمیگردد این نمیتواند سهمی در پیشرفت دانش داشته باشد.
حالا هر کدام از دوستان که به امر شریف استادی مشغولند نظام موضوعات خودشان را روی کاغذ بیاروند. من میدانم خیلی از اساتید نظام موضوعات دارند ولی روی کاغذ نیست، روی صفحهی لپتاپ نیست. و کسانی هم که در مسیر استادی هستند باز به این سمت پیش بروند که نظام موضوعات داشته باشند. و اشکال هم ندارد یک کسی چندتا کلان محور داشته باشد به تناسب افراد مختلف را به کار بگیرد در آن نظام موضوعات خودش.
خوب این «نظام موضوعات» را هم توضیح دادیم.
- مطالعات:
نظام موضوعات مطالعات تاریخی، خوب کلمهی «مطالعات» که ظاهرا ترجمه " Studies" باشد یک کلمهی نوپدید در زبان فارسی، حالا شاید عربها هم به کار نبرند با اینکه کلمه عربی است.
«مطالعات» به معنای کارهای فراوردهای، کارهای متنی نیست، کارهای تحقیقی است. همان چیزی که ما در پیشینهی تحقیق بهاش میپردازیم ما در پایاننامه یا رسالهیمان یک پیشینهی تحقیق داریم، یک بررسی منابع داریم:
در "پیشینهی تحقیق" تحقیقاتی که انجام شده -پژوهشهایی که انجام شده- که فراورده است، آورده نیست، یعنی روش کار انجام شده، در کارگاه اول توضیح دادم مثل بنزین و نفت خام، خوب نفت خام روش کلی کار میشود تا تبدیل به بنزین میشود، آن کارهای بنزین مانند، اینها را ما میگوییم «مطالعات» یعنی کارهایی که اثر فکری نویسنده و محقق در آن پیداست، محقق پیداست.
برخی از دانشجویان به من تحقیقی میدهند به آنها میگویم که خودت کجایی؟ یعنی چه؟ میگویم کجای متن شما تشریف دارید، این متنی که به من دادی همش چسباندن منابع به هم است. خوب یا رفتی حالا اینترنت کپی پیست ناقص کردی یا اینکه فیشها را به هم چسباندی. بعضی از تحقیقات که میبینم میگویم این فیشهای کنار هم چیده شده است این را ما نمیگوییم مطالعات.
مطالعات آن کارهایی که اثر مغزی محقق درش پیدا هست، مشخص است، یک کاری کرده. حالا ممکن هم هست همش آدرس داشته باشد اما همین که دارد پشت هم میچیند و میرود این یک کار بسیار بسیار مهم است. شما مثلا آثار برخی از محققان، حالا محققان خارجی مثل کلبر را ببینی، میبینی که همینطور پشت هم میچیند ولی با فکر و معلوم پشتش طراحی هست بعد به نتیجهی دلخواهش میرساند، شما هم یک دفعه متوجه میشوی که از اول تا آخر با آن همراه بودی، این را ما میگوییم «مطالعات».
حالا یک پدیدهی جالبی هم اخیرا من بهاش برخورد کردم شاید شما اساتید هم بهاش برخورد کرده باشید، بعضی وقتها سر کلاس تحقیق میدهیم دانشجو کپی پیست میکند اما غلط مینویسد، من نمیدانم دیگر این از کجا آمده حتی هوش مصنوعی هم نمیتواند این بفهمد که دانشجویی که همه چیز را کپی پیست کرده در متن اصلی درست است، چگونه غلط مینویسد که مثلا بر فرض "مطالعات" با (ت) دو نقطه مینویسد من میگویم چطوری توانستی اینها را تبدیل کنی.
و یک وقتی میگفتم حالا ما سابق کارگاه روششناسی میگذاشتیم، بعد کارگاه روشتحقیق آمدیم، کمکم آمدیم پایینتر الآن من باید برای بعضی از کلاسها یک کارگاه روش کپی پیست بگذارم، روشمندی کپی پیست که آقا کپی پیست هم خودش روش دارد که کجا و چه شما کپی پیست کنی، از وسط مطلب کپی پیست نکنی، قبلش را ببینی، بعدش را ببینی، مثل آن شخصی نباشی که کپی پیست کرده بود میگفت که من در فلان کتابم فلان موضوع را گفتم یا یک آقایی از یک کتاب خانمی کپی پیست کرده بود نوشته بود که من این را با زحمت و تلاش در دوران بارداریام به دست آوردم، اصلا توجه ندارد خودش یک بار متن را نخوانده که میگویم حالا باید ما یک کارگاه روش کپی پیست بگذاریم. اگر بخواهم صریحتر ترجمه بکنم کارگاه روش دزدی در مباحث تاریخی، به هر حال دزدان روشی دارند، سرقت هم روش دارد اگر سرقت روش نداشت که زود به اصطلاح دستگیر میشدند، حتی جعل هم روش دارد و اگر یک جعّال روش بلد نباشد زودی دستش رو میشود، مثل آن شخصی که اسکناس جعل کرده بود دستگیرش کرده بودند به خاطر اینکه رفته بود اسکناس هفتصد تومانی جعل کرده بود اسکناس هفتصد تومانی که وجود ندارد به هر حال این نکته نکتهی بسیار مهمی است.
خوب بحث «مطالعات» روشن شد، یعنی اون تحقیقاتی که انجام شده، ما منابع را نمیخواهیم به شما معرفی کنیم، چه مطالعاتی؟ مطالعات تاریخی، مطالعاتی که موضوعش تاریخی است یا روشش تاریخی. ممکن هست مثلا شما یک مطالعهی فقهی داشته باشید اما با روش تاریخی آن موضوعی فقهی را بررسی کنید، مثلا "بررسی تاریخی مسألهی حجاب در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله)" یا مثلا بحث "بررسی تاریخی بحث معاطات در مطالعات فقهی زنان" یا مثلا همان بحث "عادات زنانه" بررسی تاریخیش بکنی، بستر صدور را ببینید، بستر شأن صدور روایات را ببینید، آن موقعیت را ببینید، [موضوع] فقهی هست ولی روش، روش تاریخی است که اینها هم داخل بحث ما میشود.
- زن مسلمان:
مطالعات تاریخی زن مسلمان، خوب پس ما "زن" به صورت مطلق بحث نمیکنیم. اما بحث زن مسلمان را باز یک بحث فراگیری تصور میکنیم یعنی زن مسلمان در همهی مناطق جغرافیایی مسلمانان، زن مسلمان در مرکز دنیای اسلام شبه جزیره عرب، عراق، همینطور ایران، آندلس، آفریقا اینها همه میتواند موضوع بحث ما باشد که خوب طبیعتا خیلی گسترده است و همینطور که گفتم پیشرفت دانش به این است که ما این گستردهها را هر کدام ریزتر بکنیم.
- عصر حضور:
اما از نظر زمانی ما فقط عصر حضور را بررسی میکنیم باز خودمان را محدود کردیم که بتوانیم شستهرفتهتر این نظام موضوعات را سامان بدهیم در عصر حضور، حضور ائمه (علیهم السلام) که حالا تا 329هـ.ق این را ما امتداد میدهیم و ممکن حالا از نظر رأس هم دورهی پیامبر (صلی الله علیه وآله) را هم بتوانیم داخلش بکنیم و بحث کنیم همینطور دورهی پیامبر (صلی الله علیه وآله).
بنابراین در محورهای مختلف رویکردی به صورت رویکرد شناسانه ما در قالب نظام موضوعات بحث خودمان را پیریزی میکنیم إن شاء الله در ادامهی این چهارده جلسهی بعدی -که کل کارگاه ما شانزده جلسه است- اینها را إن شاء الله عرضه میکنیم. و بحث ما هم در خیلی از موارد فقط ارائهی سرنخ است، ما وارد مباحث نمیشویم؛ چون میگویم ممکن هست چند صد موضوع إن شاء الله حاصل این کارگاه باشد.
و طبیعتا از دوستان انتظار داریم که به نحو دوی امدادی کمک بکنند، اینها شفافتر بشود، روشن بشود، پازلها هرچه بهتر چیده بشود و إن شاء الله ما شاهد باشیم که در آینده صدها موضوع دربارهی مطالعات تاریخی زن مسلمان داشته باشیم.
در این یک هفته رسالهها در گروه گذاشته شد، پایاننامهها گذاشته شد، مقالات هم گذاشتهشد حالا با یک حساب سرانگشتی من فکر نکنم به نیم صد رسید، یعنی به پنجاه نرسید مجموعهی اینها. خوب حالا ما دورانهای قبل در نظر نگیریم در همین به اصطلاح چهل سال انتظار هست که دربارهی مطالعات تاریخی زن مسلمان ما با مباحث بسیار بسیار بیشتری داشته باشیم.
همینطور که عرض کردم این "زن مسلمان" به عنوان سوژه هست، نه به عنوان ابژه یا فاعل. ما نمیخواهیم کارهایی که زنان مسلمان انجام دادند بحث بکنیم، بلکه به عنوان یک موضوع بحث میکنیم که در حوزهی زن مسلمان -مثلا در حوزهی علمآمیزیشان، در حوزهی به اصطلاح علوم مختلف، در حوزهی تمدنی، فرهنگی- اینها چه موضوعاتی ممکن است وجود داشته باشد. البته یک موضوع هم ممکن شخصیتشناسی باشد اما شخصیتشناسی موضوع است، سوژه است، به عبارت روشنتر کتاب سال بانوان را مثال بزنم، کتاب سال بانوان موضوعاتی که چه بانو چه آقا دربارهی زن سلمان یا زنان کار کرده باشد میپذیرد و همینطور موضوعاتی که محققش زن باشد آنها را هم میپذیرد حالا چه درباره موضوعات خنثی کار کرده باشد یا موضوعات فراجنسیتی و موضوعات آموزهای، کلا میپذیرد.
اما ما فقط منظورمان از این "مطالعات تاریخی زن مسلمان" موضوعاتی که دربارهی زن مسلمان است، نه که محققش زن مسلمان باشد.
در گروه من مجلهی بانوان شیعه را گذاشتم که مع الاسف یک مجلهی خوب ابتری بود و ادامه پیدا نکرد که حالا باید یک آسیبشناسی بکنیم که چرا این کارهای حوزهی زنان معمولا ادامه پیدا نمیکند مثل حالا دانشنامهی زن مسلمان که خیلی یواش حرکت میکند، لاکپشتی حرکت میکند، سایت دانشنامه که به محاق رفته و همینطور مجلهی بانوان شیعه.
اما باز عرض میکنم که الآن زمان خوبی است برای ارائهی طرحها به جاهای مختلف از جمله به بحث ریاست جمهوری که جناب آقای دکتر عزیزی طرحشان را ارائه داده بودند و همین طور راه انداختن سایتها، دانشنامهها، در ریز محورهای مختلف. الآن زمان، زمان خوبی است در مراکز مختلف، در دولت، در مراکز حوزوی زنان، خود زنان حاکمند و میتوانند کمک بکنند و دیگر حجت ندارند برای اینکه چرا در این دوره کارهای بنیادینی انجام نشده.
یکی از چیزهایی که جاش خالی هست بحث مجلهای هست با این عنوان "مطالعات تاریخی زن مسلمان" که باز من اینجا پیشنهادش را میدهم حالا ببینیم که کجا پیگیری میشود، باز حجت تمام شد که نگویید شما نگفتید ما گفتیم و به هر حال در مباحث آیندهپژوهی میشود اینها را گذاشت گرچه اینها باید گذشته پژوهی میشد، درگذشته انجام میشد.
خوب بحمد الله ما در این جلسه توفیق پیدا کردیم که مفاهیم اساسی که در این کارگاه میخواهیم بهاش بپردازیم را توضیح بدهیم از نظرات دوستان در گروه إن شاء الله استفاده میکنیم و در همینجا برای توفیقات روزافزون همهی دوستان دعا میکنیم و همه را به خداوند منان متعال میسپاریم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.